{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی شکست‌، از هم‌ ب در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی شکست‌، از هم‌ باز کردن‌ شکستن‌، خردکردن‌، نقض‌ کردن‌، شکاف‌، وقفه‌، ط‌لوع‌، مهلت, معنی شکست‌، از هم‌ باز کردن‌ شکستن‌، خردکردن‌، نقض‌ کردن‌، شکاف‌، وقفه‌، ط‌لوع‌، مهلت, معنی alsت‌، اx ik‌ fاx lcbj‌ alsتj‌، ocblcbj‌، jrq‌ lcbj‌، alاt‌، mrti‌، z‌gmu‌، kigت, معنی اصطلاح شکست‌، از هم‌ باز کردن‌ شکستن‌، خردکردن‌، نقض‌ کردن‌، شکاف‌، وقفه‌، ط‌لوع‌، مهلت, معادل شکست‌، از هم‌ باز کردن‌ شکستن‌، خردکردن‌، نقض‌ کردن‌، شکاف‌، وقفه‌، ط‌لوع‌، مهلت, شکست‌، از هم‌ باز کردن‌ شکستن‌، خردکردن‌، نقض‌ کردن‌، شکاف‌، وقفه‌، ط‌لوع‌، مهلت چی میشه؟, شکست‌، از هم‌ باز کردن‌ شکستن‌، خردکردن‌، نقض‌ کردن‌، شکاف‌، وقفه‌، ط‌لوع‌، مهلت یعنی چی؟, شکست‌، از هم‌ باز کردن‌ شکستن‌، خردکردن‌، نقض‌ کردن‌، شکاف‌، وقفه‌، ط‌لوع‌، مهلت synonym, شکست‌، از هم‌ باز کردن‌ شکستن‌، خردکردن‌، نقض‌ کردن‌، شکاف‌، وقفه‌، ط‌لوع‌، مهلت definition,